شمارهٔ ۱۱۷
ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی
در جلوه ز صاحبنظران هوش ربائی
وربسته زنجیر سر زلف بتانی
سخت است ز زنجیر غمت روی رهائی
تا چند گرفتاری در چاه زنخدان
جهدی کن کز چاه طبیعت بدر آئی
انجام کمال است چو وارسته زمالی
پاداش هوان است چو در قید هوائی
گر قدر رخ خویش هر آئینه بدانی
این روی چو آئینه به هر کس ننمائی
تو مخزن یاقوتی و تو معدن گوهر
انصاف نباشد که کنی کاه ربائی
تو صورت رحمانی در کسوت انسان
بردار نقاب خودی از روی جدائی
آنرا که نگنجد بجهان در دل تو جاست
تا چند پیچیده در این تنگ قبائی
می نوش و قدح گیر که در خلوت انسی
بنشین و سخنگوی که همصحبت مائی
اندر خفقان است دل بلبله باید
امروز بیائی و رگ از وی بگشائی
شمارهٔ ۱۱۶ - تاریخ رحلت امیر سید عبدالله خان اتابکی شاعر معروف: دریغ کز اثر تندباد سخت سیاهشمارهٔ ۱۱۸ - نکوهش شورای عالی عدلیه وقت: فریاد از این مشاوره عالی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی
در جلوه ز صاحبنظران هوش ربائی
هوش مصنوعی: ای دل، وقتی که از جسم و تن جدا میشوی و به روح و جان میافزایی، در زیباییِ خود چنان جلوهگری کن که نظر صاحبنظران را جلب کنی و آنها را سحر کنی.
وربسته زنجیر سر زلف بتانی
سخت است ز زنجیر غمت روی رهائی
هوش مصنوعی: اگر زنجیری از زلف معشوقت بر دلت سنگینی کند، رهایی از زنجیر غمت بسیار دشوار است.
تا چند گرفتاری در چاه زنخدان
جهدی کن کز چاه طبیعت بدر آئی
هوش مصنوعی: تا کی باید در مشکلات و سختیها غرق باشی؟ به تلاش و کوشش بپرداز تا از چاه محدودیتهای جهان مادی بیرون بیایی و به آزادی و رهایی دست یابی.
انجام کمال است چو وارسته زمالی
پاداش هوان است چو در قید هوائی
هوش مصنوعی: کمال وقتی به دست میآید که انسان از دلبستگیها و زشتیها آزاد باشد. پاداش آزادی و رهایی از این قیدها به سرنوشتی بلند و عالی میانجامد.
گر قدر رخ خویش هر آئینه بدانی
این روی چو آئینه به هر کس ننمائی
هوش مصنوعی: اگر به ارزش چهرهات آگاه باشی، این صورت زیبا را به هر کسی نشان نده.
تو مخزن یاقوتی و تو معدن گوهر
انصاف نباشد که کنی کاه ربائی
هوش مصنوعی: تو مانند یک مروارید ارزشمند و منبعی از انصاف و عدل هستی، پس چگونه ممکن است که به کارهایی بیارزش و زشت روی بیاوری؟
تو صورت رحمانی در کسوت انسان
بردار نقاب خودی از روی جدائی
هوش مصنوعی: تو چهرهای الهی هستی که در قالب انسان ظاهر شدهای. از پرده جدایی و خودخواهی خود کنار برو تا حقیقت وجودت نمایان شود.
آنرا که نگنجد بجهان در دل تو جاست
تا چند پیچیده در این تنگ قبائی
هوش مصنوعی: آنچه که در هیچ کجای دنیا نمیگنجد، در قلب تو جای دارد. پس چرا باید آن را در این لباس تنگ و محدود پنهان کنی؟
می نوش و قدح گیر که در خلوت انسی
بنشین و سخنگوی که همصحبت مائی
هوش مصنوعی: شراب بنوش و جام را بگیر تا در خلوتی سرشار از دوستی و هم نشینی نشسته و گفتگو کنی، چرا که تو خود هم صحبت من هستی.
اندر خفقان است دل بلبله باید
امروز بیائی و رگ از وی بگشائی
هوش مصنوعی: دلش پر از نگرانی و ناامیدی است، امروز باید بیایی و راهی برای آرام کردن آن پیدا کنی.

ادیب الممالک