گنجور

شمارهٔ ۳۸ - در دانش زمین و بخشهای او از گفته پیشینیان

بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است
رخت بهار ختن بوستان کاشغر است
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
ز بحر مجتث این چامه تنگی از شکر است
چو شرق و غرب زمین خاور است و باختر است
نسار «او اختر» است و بتو در «اخشتر» است
به پارسی کره خاک «گوی چغمینی » است
«میان کش » است خط استوانه در کمر است
زمین کهنه بود ارزه و آن دگر شوه دان
که هر دو جای جماد و گیاه و جانور است
«ووروبرشته » شمال و «ووروز زرشته » جنوب
«زرشته » هشته بزیر و «برشته » بر زبر است
زمین عامره را می شمر «فرادده فش »
چنانکه «ویدهدده فش » خراب و بی اثر است
«وورو برشته فرادده فش » سه بخش بود
تمام شرح دهم بر تو گرچه مختصر است
نخست «بهره خاور» که بخش خاوریش
به «آن ایران » نامیده گشت و مشتهر است
میانه بخشش «خنرث وه بومی ایران » دان
چو بخشش باختر «ایران کوپژ» در نظر است
محیط غربی و شرقی «رزه پراگرد» ند
که یک به باختر و آن به خاوری سمر است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است
رخت بهار ختن بوستان کاشغر است
هوش مصنوعی: ای معشوق، تو همانند سرو زیبای باغ کاشمر هستی و چهره‌ات مانند بهار ختن در بوستان کاشغر جلوه‌گر است.
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
ز بحر مجتث این چامه تنگی از شکر است
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به زیبایی و لطافت دارد و به نظر می‌رسد که شاعر به شکل و ساختار آن اشاره می‌کند. او از تنگی و باریکی چامه (شعر) صحبت می‌کند که با شکر گره خورده است، به نوعی نشان‌دهنده‌ی شیرینی و دلپذیری کلام اوست. در واقع، این بیت می‌تواند به معنای استفاده از قافیه و وزن شعری باشد که همچون شکر، شیرینی خاصی به خود گرفته است.
چو شرق و غرب زمین خاور است و باختر است
نسار «او اختر» است و بتو در «اخشتر» است
هوش مصنوعی: این بیت به تفاوت شرق و غرب اشاره دارد و نشان می‌دهد که در این دنیای وسیع، یک ستاره خاص وجود دارد که درخشش و اهمیت ویژه‌ای دارد. این ستاره در مرز میان دو سمت زمین قرار دارد و نمادی از روشنی و هدایت برای انسان‌هاست. به عبارتی، در تاریکی‌های زندگی، این ستاره به عنوان راهنما به شمار می‌آید.
به پارسی کره خاک «گوی چغمینی » است
«میان کش » است خط استوانه در کمر است
هوش مصنوعی: در زبان فارسی، کره زمین شبیه به یک گوی است که در میان آن خطی استوانه‌ای شکل وجود دارد که می‌توان آن را به کمر تشبیه کرد.
زمین کهنه بود ارزه و آن دگر شوه دان
که هر دو جای جماد و گیاه و جانور است
هوش مصنوعی: زمین قدیمی بود و آنچه دیگر بود، بدان که هر دو محل زندگی گیاهان، جانوران و اشیاء بی‌جان است.
«ووروبرشته » شمال و «ووروز زرشته » جنوب
«زرشته » هشته بزیر و «برشته » بر زبر است
هوش مصنوعی: در شمال، واژه «ووروبرشته» به کار می‌رود و در جنوب واژه «ووروز زرشته» استفاده می‌شود. «زرشته» به معنای زیر و «برشته» به معنای بالاست.
زمین عامره را می شمر «فرادده فش »
چنانکه «ویدهدده فش » خراب و بی اثر است
هوش مصنوعی: زمین آباد را مانند رویدادهای خوشایند می‌شمارند، همان‌طور که زمین ویران و خالی از تأثیر به حساب می‌آید.
«وورو برشته فرادده فش » سه بخش بود
تمام شرح دهم بر تو گرچه مختصر است
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که موضوع مورد بحث شامل سه بخش است و من می‌توانم آن را به طور خلاصه برای تو توضیح دهم، حتی اگر مختصر باشد.
نخست «بهره خاور» که بخش خاوریش
به «آن ایران » نامیده گشت و مشتهر است
هوش مصنوعی: در آغاز، بخشی از شرق که به ایران معروف شده و به طور گسترده شناخته می‌شود.
میانه بخشش «خنرث وه بومی ایران » دان
چو بخشش باختر «ایران کوپژ» در نظر است
هوش مصنوعی: میان بخششِ زمین‌ها و مردمان ایران، هنری است که به چشم می‌آید؛ همان‌طور که بخششِ سرزمین غربی، ایرانِ کوپژ، نیز حائز اهمیت است.
محیط غربی و شرقی «رزه پراگرد» ند
که یک به باختر و آن به خاوری سمر است
هوش مصنوعی: محیط غربی و شرقی به هم متصل‌اند و مانند دو سوی مختلف یک داستان هستند که هر کدام به نوعی با هم در ارتباطند.