گنجور

شمارهٔ ۷

تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی
دریا گریست خون ز خیال نظرعلی
ابر آورد قطیفه ز نهار در کنار
گوید منم حال نظرعلی
مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار
کز من شنو جواب و سئوال نظرعلی
کوه از کنار خویش یم خرده ساز کرد
در شستن حرام و حلال نظرعلی
کمتر کسی بزاویه دیدم سپرده جان
محروم از عطا و نوال نظرعلی
وارسته گشت دامن قدرش ز ما سوی
کو شاخ بود و میوه ظلال نظرعلی
بنگر که شاهدان به کجا قائمند از آنک
کوته شود سخن بکمال نظرعلی
دلدارم از وثاق چو آمد بمهر خوان
بنشست گوشه ای بخیال نظرعلی
ناگه جمال فرخ وی را بدید باز
پیدا از اوصاف و خصال نظرعلی
گفتا حقیقتی بود از سال مرگ او
گفتم کدام گفت جمال نظرعلی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی
دریا گریست خون ز خیال نظرعلی
هوش مصنوعی: جهان به خاطر اندوه و غم نظرعلی تاریک شد و دریا به خاطر یاد او اشک ریخت و خون گریست.
ابر آورد قطیفه ز نهار در کنار
گوید منم حال نظرعلی
هوش مصنوعی: ابر مانند یک قطیفه نرم و لطیف به زمین می‌افتد و در کنار، از حالت و حال و هوای علی صحبت می‌کند.
مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار
کز من شنو جواب و سئوال نظرعلی
هوش مصنوعی: پرنده‌ای به سوی من آمد و به شوق و هیجان از من پاسخ و سوالی را خواست.
کوه از کنار خویش یم خرده ساز کرد
در شستن حرام و حلال نظرعلی
هوش مصنوعی: کوه از کنار خود بخشی را جدا کرد و در شست‌وشوی حرام و حلال، توجه و دقت کرد.
کمتر کسی بزاویه دیدم سپرده جان
محروم از عطا و نوال نظرعلی
هوش مصنوعی: کمتر کسی را دیده‌ام که جانش را به زاویه‌ای بسپارد و از بخشش و نعمت محروم باشد.
وارسته گشت دامن قدرش ز ما سوی
کو شاخ بود و میوه ظلال نظرعلی
هوش مصنوعی: آدمی که از وابستگی‌ها و قید و بندها رها شده، دیگر به جذبات و دنیای مادی توجهی ندارد؛ او مانند درختی است که فقط به میوه‌ها و سایه‌اش فکر می‌کند.
بنگر که شاهدان به کجا قائمند از آنک
کوته شود سخن بکمال نظرعلی
هوش مصنوعی: بنگر که شواهد و نشانه‌ها به چه نقطه‌ای قرار گرفته‌اند، زیرا زمانی که نگاه عمیق‌تری داشته باشی، کلمات به خودی خود کوتاه می‌شوند و عمق نگاه به کلام تبدیل می‌شود.
دلدارم از وثاق چو آمد بمهر خوان
بنشست گوشه ای بخیال نظرعلی
هوش مصنوعی: دلدارم که از چنگ و دندانی رها شده، وقتی به خانه‌ام آمد، در گوشه‌ای نشسته و با خیال علی به تفکر فرو رفته است.
ناگه جمال فرخ وی را بدید باز
پیدا از اوصاف و خصال نظرعلی
هوش مصنوعی: ناگهان چهره زیبا و خوشبخت او را دید و دوباره از ویژگی‌ها و صفات او آگاه شد.
گفتا حقیقتی بود از سال مرگ او
گفتم کدام گفت جمال نظرعلی
هوش مصنوعی: شخصی اشاره می‌کند که حقیقتی درباره سال مرگ فردی وجود دارد. وقتی از او می‌پرسند که آن حقیقت چیست، او نام "جمال" و "نظرعلی" را می‌آورد. این نشان دهنده‌ی اهمیت و تأثیر این اشخاص در زندگی و اطرافیانشان است.