گنجور

تکه ۴۶

نظری فگن به حالم که ز دست رفت کارم
به کسم مکن حواله که بجز تو کس ندارم
تو چو صاحب عطایی طلب منست از تو
چو تو غالبی به هر‌کس به تو خویش می‌سپارم

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نظری فگن به حالم که ز دست رفت کارم
به کسم مکن حواله که بجز تو کس ندارم
هوش مصنوعی: به حال من نگاهی بیانداز که از دستم رفته و کارم به جایی رسیده که به کسی مراجعه نکن، زیرا به جز تو هیچ کس را ندارم.
تو چو صاحب عطایی طلب منست از تو
چو تو غالبی به هر‌کس به تو خویش می‌سپارم
هوش مصنوعی: اگر تو دارای فضیلت و بخشش هستی، من از تو درخواست می‌کنم. چون تو برتر هستی، هر چیزی را به تو می‌سپارم.

حاشیه ها

1391/09/22 11:11
ناشناس

در بیت اول مصرع اول به نظر فگن اشتباه و فکن صحیح می باشد