گنجور

میدان هشتاد و نهم وجدست

از میدان اطلاع میدان وجد زاید. قوله تعالی: «و ربطنا علی قلوبهم اذقاموا». وجد آتشی است افروخته میان سنگ اختیار و آهن نیاز. و آن بر سه وجه است: وجدیست نفس را، و وجدیست دلرا، و وجدیست جانرا. اما آنچه نفس را افتد بر عقل زور کند، و صبر هزیمت کند، و نهانیها آشکارا کند؛ و این وجد معنویست. اما آن وجد که دلرا افتد بر طاقت زور کند تا حرکت کند و بانگ کند و جامه بدرد؛ و این وجد معنویست. اما آن وجد که جانرا افتد حظ وی از حق نقد کند، و نفس وی در حقیقت غرق کند، و جان وی آهنگ بریدن کند؛ این واجد منظور است که حق بوی نگریست.

میدان هشتاد و هشتم اطلاعست: از میدان سماع میدان اطلاع زاید. قوله تعالی: «سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم». اطلاع مستمع مطلع شدن ویست بر نصیب خود از حق. و آن مردان سه‌اند: اطلاع مستمع بقرآن بدل زنده بار زنده بار آورد او را سه چیز: بیمی از خطا باز دارنده، و امیدی بر خدمت دارنده، و سکینه با حکم سازنده؛ و اطلاع مستمع علم بدل فراغ بار آورد ویرا سه چیز: نزهت در کوشش، و هدایت در عقل، و توانگری در دل؛ و اطلاع مستمع اشارت بدل بینا بارآورد ویرا سه چیز: مددی از معرفت، و برقی از هیبت، و نسیمی از قرابت.میدان نودم لحظه است: از میدان وجد میدان لحظه زاید. قوله تعالی: «انظر الی الجبل فان استقر مکانه فسوف ترانی» لحظ واجد برافتادن چشم واجدست بر مرادی در نهان. آن سه مردانند: هیبت زده که مراد جست، مکر دید، کشته شد تا نزدیک؛ و محبیست که دوست جست، نشان دید. ببرید تا نزدیک؛ و خداوند انس است که بوقت نگریست، نور دیده غرق گشت تا نزدیک. مرد پیشین در خدمت افتاد و زهد، و مرد در حرمت افتاد و شرم، و مرد باز پسین از خود جدا ماند و رست. فافهم.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از میدان اطلاع میدان وجد زاید. قوله تعالی: «و ربطنا علی قلوبهم اذقاموا». وجد آتشی است افروخته میان سنگ اختیار و آهن نیاز. و آن بر سه وجه است: وجدیست نفس را، و وجدیست دلرا، و وجدیست جانرا. اما آنچه نفس را افتد بر عقل زور کند، و صبر هزیمت کند، و نهانیها آشکارا کند؛ و این وجد معنویست. اما آن وجد که دلرا افتد بر طاقت زور کند تا حرکت کند و بانگ کند و جامه بدرد؛ و این وجد معنویست. اما آن وجد که جانرا افتد حظ وی از حق نقد کند، و نفس وی در حقیقت غرق کند، و جان وی آهنگ بریدن کند؛ این واجد منظور است که حق بوی نگریست.
هوش مصنوعی: از میدان اطلاعات، میدان وجد و شوق به وجود می‌آید. خداوند می‌فرماید: «و ما بر دل‌هایشان استقامت بخشیدیم». وجد، شعله‌ای است که در میان انتخاب و نیاز برافروخته می‌شود. این وجد به سه شکل تجلی می‌یابد: وجد نفسانی، وجد قلبی و وجد جانی. وجد نفسانی بر عقل چیره می‌شود، صبر را متزلزل می‌کند و رازها را فاش می‌سازد؛ این نوع وجد معنوی است. وجد قلبی، قدرت را تحت فشار قرار می‌دهد تا حرکت و صدا ایجاد کند و لباس را پاره کند؛ این نیز نوعی وجد معنوی است. اما وجد جانی، موجودیتی از حق را به شخص می‌دهد و نفس او را به عمق حقیقت فرو می‌برد و جان او را به سوی جدا شدن نزدیک می‌کند؛ این نوع وجد، جدی‌ترین حالت است که در آن حق به او توجه دارد.