گنجور

میدان هشتاد و هفتم سماعست

از میدان انبساط میدان سماع زاید. قوله تعالی: «ولو علم اللّه فیهم خیرالاسمعهم». سماع بیدار کردنست از خواب و جنبانیدنست از آرام و آب دادنست کشته را، تا خفته کیست و آرامیده کیست و کشته چیست. سماع زنده کننده است، و اهل سماع سه مردانند: یکی آنست که حظ وی از سماع معنیست و حاصل آن؛...؛ سیم آنست که حظ وی لطیفه‌ایست میان صوت و معنی و اشارات آن. اما آن پیشین استقبال کرد سماع را بسه چیز: بگوش سر، و آلت تمییز، و حرکت طباع؛ سماع ویرا باز آورد از سه لذت: یکی از آسایش، و از غم و از شغل. اما مرد دوم استقبال کرد سماع را بسه چیز: بگوش، و لطافت نظر، و فایده جستن به نیاز؛ تا باز آورد او را آن سماع دو تحفه: راحت از درد، و نکته از حکمت. و اما سیم مرد استقبال کرد سماع را به سه چیز: بنفس مرده، و دل تشنه، و نفس سوخته؛ تا باز آورد او را نسیم انسی، و یادگار ازلی، و شادی جاودانی.

میدان هشتاد و ششم انبساطست: از میدان بسط میدان انبساط زاید. قوله تعالی: «فأووا الی الکهف ینشر لکم ربکم من رحمة». انبساط نزدیکی نیوشیدن و دیدار خواستن است. جویندگان دیدار سه مردند: مردی مقتدی بدعای مصطفی که گفت: «اسألک لذة النظر الی وجهک» دعا می‌کنند، و ویرا سه چیز: بجای بدیدار گردیدن، و خویشتن را سزاوار ندیدن، و بمصطفی پی بردن؛ و مردیست در غفلت خواهنده، و بر عادت جوینده، و در اصل بدیدار گرونده. سیم مردیست منبسط نفس سوخته، و دل افروخته، و جان بآرزو آمیخته.میدان هشتاد و هشتم اطلاعست: از میدان سماع میدان اطلاع زاید. قوله تعالی: «سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم». اطلاع مستمع مطلع شدن ویست بر نصیب خود از حق. و آن مردان سه‌اند: اطلاع مستمع بقرآن بدل زنده بار زنده بار آورد او را سه چیز: بیمی از خطا باز دارنده، و امیدی بر خدمت دارنده، و سکینه با حکم سازنده؛ و اطلاع مستمع علم بدل فراغ بار آورد ویرا سه چیز: نزهت در کوشش، و هدایت در عقل، و توانگری در دل؛ و اطلاع مستمع اشارت بدل بینا بارآورد ویرا سه چیز: مددی از معرفت، و برقی از هیبت، و نسیمی از قرابت.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از میدان انبساط میدان سماع زاید. قوله تعالی: «ولو علم اللّه فیهم خیرالاسمعهم». سماع بیدار کردنست از خواب و جنبانیدنست از آرام و آب دادنست کشته را، تا خفته کیست و آرامیده کیست و کشته چیست. سماع زنده کننده است، و اهل سماع سه مردانند: یکی آنست که حظ وی از سماع معنیست و حاصل آن؛...؛ سیم آنست که حظ وی لطیفه‌ایست میان صوت و معنی و اشارات آن. اما آن پیشین استقبال کرد سماع را بسه چیز: بگوش سر، و آلت تمییز، و حرکت طباع؛ سماع ویرا باز آورد از سه لذت: یکی از آسایش، و از غم و از شغل. اما مرد دوم استقبال کرد سماع را بسه چیز: بگوش، و لطافت نظر، و فایده جستن به نیاز؛ تا باز آورد او را آن سماع دو تحفه: راحت از درد، و نکته از حکمت. و اما سیم مرد استقبال کرد سماع را به سه چیز: بنفس مرده، و دل تشنه، و نفس سوخته؛ تا باز آورد او را نسیم انسی، و یادگار ازلی، و شادی جاودانی.
هوش مصنوعی: از فضای آرامش و شادی، احساسات ویژه‌ای به وجود می‌آید. خداوند در آیه‌ای می‌فرماید که اگر او می‌دانست در درون آنها خیری وجود دارد، آنها را می‌شنید. سماع، به معنای بیدار کردن از خواب و ایجاد تحرک است و به نوعی مانند آبیاری یک گیاه مرده می‌باشد تا دوباره جان گیرد. سماع در واقع زندگی‌بخش است و افرادی که به سماع گوش می‌دهند به سه دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول کسانی هستند که از سماع فقط معنی و مفهوم آن را درک می‌کنند. دسته دوم کسانی هستند که بین صوت و معنی و نشانه‌های آن جزیی را درک می‌کنند. و دسته سوم کسانی هستند که درک آنها با احساسات عمیق‌تری مانند اشتیاق و نیاز همراه است. این افراد با سماع، از آسایش و غم رهایی می‌یابند و به حکمت و راحتی می‌رسند. در نهایت، افرادی که عمق بیشتری در سماع حس می‌کنند، به حالتی از انس و شادی پایدار دست می‌یابند.