میدان سی و نهم اخباتست
از میدان تذلل میدان اخبات زاید. قوله تعالی: «و بشر المختبین» اخبات نرم خوییست، و تنگ دلی، و ترسگاری مردیست حقیقت اخلاص چشیده، و عذر خلایق بدیده، و از خویشتن رسته. نشان چشیدن اخلاص سه چیزست: از تیمار رزق و از کوشیدن و از ساختن جهان برآسودن، و در مداومت خدمت و استغراق اوقات و تصفیه انفاس آویختن، و جهان و جهانیان و آدمیان و جز از ایشان را از ادای خویش آزاد داشتن. و این سیرت ابدالانست.
میدان سی و هشتم تذلل است: از میدان خشوع میدان تذلل زاید. تذلل بسزای نیاز خویش زیستن است، و بخواری راه بردن است، و بر آن تخم عز دو جهانی کشتن. قوله تعالی: «و عنت الوجوه للحی القیوم و قد خاب من افتری». و تذلل سه قسم است: تذلل اجابت بصدق امر و معاملت بوفاقت فرمان، و تذلل قصد با طلب حقیقت بزاد خاطر، و تذلل آگاهی از اطلاع حق بر سر. تذلل قبول امر را سه نشانست: رغبت در علم، و حرص بر ورد، و نظر باریک. وتذلل قصد را با حقیقت سه نشانست: کم سخنی، و دوستی درویشی، و فکرت دایم. و تذلل آگاهی را از اطلاع حق بر سر سه نشانست: خواب چون خواب غرقه شدگان، و خوردن چون خوردن بیماران و عیش چون عیش زندانیان. و این طریق مستقیمانست.میدان چهلم البادست: از میدان اخبات میدان الباد زاید. الباد با حق زیستن است و بوی پیوستن. قوله تعالی: «فاین تذهبون». الباد آنگه بود که هیبت با محبت بیامیزد، و این مقام متصلانست. و نشان آن سه چیزست: گم شدن اسباب در توکل وی، و استهلاک علایق در یقین وی، و فنای احتیال در ثقت وی. گم شدن اسباب وی را سه چیز باز آورد: بینیازی از جهانیان، و وحشت از خلقان، و آرزوی مرگ. و استهلاک علایق را سه نشانست: رستن از تدبیر خود، و بینیازی از تمیز خود، و فراغت از مؤنت خود. فنای احتیال سه چیزست: وقت مقربان، و نفس عارفان، و علم ربانیان.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.