گنجور

میدان سی و یکم فقرست

از میدان ذکر میدان فقر زاید. قوله تعالی: «یا ایها الناس انتم الفقراء الی اللّه». فقر درویشیست، و آن سه است: فقر اضطرار، و فقر اختیار، و فقر تحقیق. فقر اضطرار سه است: یکی کفارتست، و دیگری عقوبتست، سیم قطیعتست؛ نشان آنچه کفارتست انتظار و صبر است، نشان آنچه عقوبت است ضیق و ضجرست، و نشان آنچه قطیعت است شکوی و سخطست: «اذاهم سخطون»، در صفت منافقانست. و آنکه فقر اختیارست سه است: یکی درجه، و دیگری قربت، سیم کرامتست: آنچه درجه است با قناعتست، و آنچه قربتست با رضاست، و آنچه کرامتست بایثارست. و فقر تحقیق سه است: جفا از وی نیست، و نعمت را عدد پیدا نیست، و شکر سزا را طاقت نیست. قوله تعالی: «و من یرداللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئا اولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم».

میدان سی ام ذکر است: از میدان تفکر میدان ذکر زاید. قوله تعالی: «ولا یتذکر الا من ینیب». تذکر یاد کار رسیدست و بپذیرفتست، و فرق میان تفکر و تذکر آنست که تفکر جستنست و تذکر یافتن است. و تذکر سه چیزست: بگوش ترس ندای و عید شنیدن، و به چشم رجا با منادی بوعدهٔ دوست نگریستن، و بزبان نیازمندی منت را اجابت کردن است. تذکر بترس میان سه چیزست: فزع سنن پوشیده، و وجل سرانجام نادیده، و تأسف بر وقت شوریده. و تذکر برجا میان سه چیزست: توبهٔ کوشنده، و شفاعت نیوشنده، و رحمت تابنده. و تذکرنیاز میان سه چیزست: مناجات پیوسته، و آشنایی از ازل شادی نماینده، و دلی گشاده بمولی نگرنده.میدان سی و دوم تواضعست: از میدان فقر میدان تواضع زاید. قوله تعالی: «و عبادالرحمن الذین یمشون علی الارض هونا». تواضع فرو استادنست حق را، و آن سه چیزست: حق را جل جلاله، و دین ویرا، و اولیاء ویرا. تواضع دین ویرا سه چیزست: رأی خود را برابر گفت وی باز نداری، و بر سر رسول وی اسناد نجویی، و بر دشمن خویش حق رد نکنی. و تواضع اولیا را سه چیزست: قدر ایشانرا زبر قدر خویش داری، و از خویش ایشانرا اکرام نمائی، و از ظن بد خویش ایشان را آزاد داری. تواضع حق را جل جلاله سه چیزست: فرمان ویرا خوار باشی، وزیر حکم وی پژمرده باشی، و در یاد کردن وی حاضر باشی.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از میدان ذکر میدان فقر زاید. قوله تعالی: «یا ایها الناس انتم الفقراء الی اللّه». فقر درویشیست، و آن سه است: فقر اضطرار، و فقر اختیار، و فقر تحقیق. فقر اضطرار سه است: یکی کفارتست، و دیگری عقوبتست، سیم قطیعتست؛ نشان آنچه کفارتست انتظار و صبر است، نشان آنچه عقوبت است ضیق و ضجرست، و نشان آنچه قطیعت است شکوی و سخطست: «اذاهم سخطون»، در صفت منافقانست. و آنکه فقر اختیارست سه است: یکی درجه، و دیگری قربت، سیم کرامتست: آنچه درجه است با قناعتست، و آنچه قربتست با رضاست، و آنچه کرامتست بایثارست. و فقر تحقیق سه است: جفا از وی نیست، و نعمت را عدد پیدا نیست، و شکر سزا را طاقت نیست. قوله تعالی: «و من یرداللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئا اولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم».
هوش مصنوعی: فقر به معنای وابستگی و نیاز به خداوند است. در اینجا فقر به سه دسته تقسیم می‌شود: فقر اضطراری، فقر اختیاری، و فقر تحقق. فقر اضطراری خود به سه نوع تقسیم می‌شود: یکی جبران گناهان، دیگری مجازات، و سومی جدایی. نشانه فقر جبران، صبر و انتظار است، برای مجازات، تنگی و ناراحتی مشخص می‌شود، و نشان جدایی، شکایت و نارضایتی است؛ که این ویژگی‌ها در مورد منافقان بیان شده است. فقر اختیاری نیز سه نوع دارد: یکی درجه، دیگری نزدیکی به خدا، و سومی کرامت. برای دستیابی به درجه، قناعت لازم است، برای نزدیکی، رضایت و برای کرامت، ایثار ضروریست. فقر تحقق نیز به معنای عدم دوری از خداوند است، نعمت‌ها را نمی‌توان شمارش کرد و شکرگزاری به حدی فراتر از توان انسان است. به همین دلیل، آن‌هایی که خداوند بخواهد دل‌هایشان پاک نشود، هیچ چیز از او نمی‌توانند به دست آورند.