گنجور

میدان بیست و ششم تبتل است

از میدان اخلاص میدان تبتل زاید. قوله تعالی: « وتبتل الیه تبتیلا». تبتل بازگشتن است. و آن سه چیزست با سه چیز: از دوزخ با بهشت، و از دنیا بآخرت، و از خود با حق. از دوزخ ببهشت رسیدن سه چیزست: از حرام بحلال پیوستن، و از کینه و عداوت بنصیحت بازگشتن، و از دلیری بترسکاری گشتن. و از دنیا بآخرت آمدن سه چیز است: از حرص بقناعت آمدن، و از علایق بفراغت آمدن، و از اشتغال بانابت آمدن. و از خود بحق کشتن آمدن، و از اشتغال بانابت آمدن. و از خود بحق کشتن سه چیزست: از دعوی بنیاز آمدن، و از لجاج بتسلیم آمدن، و از اختیار بتفویض آمدن.

میدان بیست و پنجم اخلاصست: از میدان موافقت میدان اخلاص زاید. قوله تعالی: «قل اللّه اعبد مخلصاله دینی». اخلاص ویژه کردنست. و آن سه قسمت: اخلاص شهادت و آن در اسلامست، و اخلاص خدمت و آن در ایمانست، و اخلاص معرفت و آن در حقیقت است. اخلاص شهادت را سه گواهست: کوشیدن بر امروی، و آزرم از نهی وی، و آرمیدن بر رضای وی: «الاللّه الدین الخالص؟» و اخلاص خدمت را سه گواهست: نادیدن خلق در پرستیدن حق، و رعایت سنت در کار حق، و یافت حلاوت بر خدمت حق، قوله تعالی: «و ما أمروا الا لیعبدوا اللّه مخلصین له الدین». و اخلاص معرفت را سه گواهست: بیمی از گناه بازدازنده، و امیدی بر طاعت دارنده، و مهری حکم را گوارنده، قوله تعالی: «انا اخلصنا هم بخالصة».میدان بیست و هفتم عزم است: از میدان تبتل میدان عزم زاید. قوله تعالی: «فاصبر کما صبر أولو العزم من الرسل». عزم بچیز قطعست از غیر آن چیز و اعراض قلبست از همه چیز الا آن چیز. عزم درست کردن مراد است، و جمع دل پاک . و آن سه بابست: عزم توبه است، و عزم خدمتست، و عزم حقیقت است. عزم توبه سه چیزست: رستن از معصیت، والت بیفگندن، و از قرین بد بریدن. و عزم خدمت سه چیزست: پیش از امر امر، امر را آمادگی کردن، و فریضتها در وقت آن گزاردن، و کار دین خود را به امر دنیا مقدم داشتن. و عزم حقیقت سه چیزست: آرام در وقت خشم، و جوانمردی در وقت احتیاج، و خجلی در وقت طاقت. و مایه عزم سه چیزست: صلابت در دین، و غیرت بر امر، و استقامت وقت.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.